کرمانشاه20

چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش

کرمانشاه20

چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش

اندزها



روزها باید که تا گردون گردان یک شبی

عاشقی را وصل بخشد یا غریبی را وطن

   

هفته ها باید که تا یک مُشت پشم از پُشت میش

زاهدی را خِرقه گردد یا حماری را رَسَن

  

ماهها باید که تا یک پنبه دانه زِآب و گِل

شاهدی را حُلّه گردد یا شهیدی را کفن

 

  سا لها باید که تا یک کودکی از روی طبع

عالمی دانا شود یا شاعری شیرین سخن

  

 

عمرها باید که تا یک سنگ خاره زِآفتاب

در بَدَخشان لَعل گردد یا عقیق اَندر یَمن

   

قرنها باید که تا از لطف حق پیدا شود

بایزیدی در خراسان یا اویسی در قَرَن

ابوسعید ابوالخیر


چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش




چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش   چون رنده ز کار خویش بی‌بهره مباش
تعلیم ز اره گیر در امر معاش   نیمی سوی خود می کش و نیمی می پاش